نتایج جستجو برای: فلسفه اخلاق

تعداد نتایج: 18802  

ژورنال: :پژوهش های فلسفی 0
محمد اصغری استادیار دانشگاه تبریز

این مقاله به بررسی تقدم اخلاق بر فلسفه نزد لویناس پرداخته است. لویناس با محور قراردادن «دیگری» در کانون اخلاق خود نگاهی کاملاً متفاوت با نگاه سنتی به اخلاق اتخاذ کرده و مفاهیمی از قبیل دیگری، چهره، زبان، نامتناهی، تعالی را در تقابل با مفاهیمی مثل من یا خود، حلول، بازنمایی و تمامیت قرار می­دهد. او بر همین اساس اخلاق را بر فلسفه مقدم می­داند و اخلاق خود را نوعی فلسفه اولی معرفی می­کند که ماهیتاً با...

ژورنال: :نقد و نظر (فصلنامه علمی پژوهشی فلسفه و الاهیات) 2014
مسعود امید

در تاریخ اخلاق پژوهی، تاکنون شاخه ای مستقل با عنوان «فلسفه اخلاقی» وجود نداشته است. از نظر این نوشتار هم امکان و هم مطلوبیت چنین شاخه ای در کنار دیگر شاخه های مربوط به اخلاق، وجود دارد. تاکنون بیشتر توجه پژوهشگران حوزه اخلاق (در علم اخلاق، فلسفه اخلاق، تاریخ اخلاق و...) بر این بوده است که به نحو فلسفی، تاریخی و... «در اخلاق» بنگرند. در عرصه «فلسفه اخلاقی» تأکید بر این است که به شیوه فلسفی، «با ...

ژورنال: :مجله پژوهشهای فلسفی دانشگاه تبریز 2012
محمد اصغری

این مقاله به بررسی تقدم اخلاق بر فلسفه نزد لویناس پرداخته است. لویناس با محور قراردادن «دیگری» در کانون اخلاق خود نگاهی کاملاً متفاوت با نگاه سنتی به اخلاق اتخاذ کرده و مفاهیمی از قبیل دیگری، چهره، زبان، نامتناهی، تعالی را در تقابل با مفاهیمی مثل من یا خود، حلول، بازنمایی و تمامیت قرار می­دهد. او بر همین اساس اخلاق را بر فلسفه مقدم می­داند و اخلاق خود را نوعی فلسفة اولی معرفی می­کند که ماهیتاً با...

ژورنال: متافیزیک 2010

آزادی یک مفهوم اساسی در فلسفه کانت است که در هر دو بخش نظری و عملی فلسفه او نقش دارد هر چند نقش آن در فلسفه عملی بسیار مهم‌تر است. کانت در فلسفه اخلاق خود آزادی را مبنای استدلال بر اخلاق قرار داده است و برای رفع این نگرانی که شاید اخلاق چیزی جز توهم نباشد چنین استدلال می‌کند که اگر ما دارای اراده‌ای آزاد باشیم در آن صورت اخلاق واقعی است و قانون اخلاق برای همه ما معتبر است. در این مقاله به بررسی...

ژورنال: :زن در توسعه و سیاست 2009
حسینعلی رحمتی

یکی از شاخه ها یا گرایش های نسبتاً جدید در فلسفه اخلاق غرب، فلسفه اخلاق فمینیستی ( فاف) است. هدف مقالة حاضر نقد این فلسفه نیست، که انجام آن فرصتی دیگر می طلبد، بلکه بیان ضرورت ها و بایسته-هایی است که هنگام نقد این فلسفه باید به آنها توجه کرد. انگارة نوشتار حاضر آن است که اولاً نقد فلسفه اخلاق فمینیستی ضرورت دارد، ثانیاً بدون توجه به برخی نکته ها اتخاذ یک رویکرد صحیح و/یا نقد منصفانه و واقع بینانه ...

در تاریخ اخلاق‌پژوهی، تاکنون شاخه‌ای مستقل با عنوان «فلسفه اخلاقی» وجود نداشته است. از نظر این نوشتار هم امکان و هم مطلوبیت چنین شاخه‌ای در کنار دیگر شاخه‌های مربوط به اخلاق، وجود دارد. تاکنون بیشتر توجه پژوهشگران حوزه اخلاق (در علم اخلاق، فلسفه اخلاق، تاریخ اخلاق و...) بر این بوده است که به‌نحو فلسفی، تاریخی و... «در اخلاق» بنگرند. در عرصه «فلسفه اخلاقی» تأکید بر این است که به شیوه فلسفی، «با ...

حسینعلی رحمتی

یکی از شاخه‌ها یا گرایش‌های نسبتاً جدید در فلسفه اخلاق غرب، فلسفه اخلاق فمینیستی ( فاف) است. هدف مقالة حاضر نقد این فلسفه نیست، که انجام آن فرصتی دیگر می‌طلبد، بلکه بیان ضرورت‌ها و بایسته-هایی است که هنگام نقد این فلسفه باید به آنها توجه کرد. انگارة نوشتار حاضر آن است که اولاً نقد فلسفه اخلاق فمینیستی ضرورت دارد، ثانیاً بدون توجه به برخی نکته‌ها اتخاذ یک رویکرد صحیح و/یا نقد منصفانه و واقع‌بینانه...

ژورنال: :تأملات فلسفی 0

این مقاله به تحلیل رابطه اخلاق و الهیات در تفکر لویناس می پردازد. لویناس با مطرح کردن مساله «همان» و «دیگری» در فلسفه خود، اخلاق را پایه فلسفه اولی یا الهیات خویش قرار می دهد. او با تفسیری غیر هستی شناختی از خدا و تلقی خدا به عنوان «دیگری مطلق»، ذهنیت انسان و تصور نامتناهی  را شالوده اخلاق می سازد و الهیات را  وارد عرصه اخلاق می کند. به زعم این فیلسوف الهیات باید از بستر رابطه چهره به چهره انسا...

این مقاله «ناسازگاریِ» «فایده‌گراییِ» میل در «فلسفه اخلاق» با «لیبرالیزم» او در «فلسفه سیاست»‌‌‌، تلاش‌های تِن و دئورکین برای «سازگاری» آن‌ها و «تمایز» لئوب و درایور برای حل «ناسازگاری» آن دو را واکاوی می‌کند‌. این «تمایز»‌‌‌، میانِ «راه‌کار اجرایی» و «ملاک» «ارزیابی»‌‌‌، یا «متافیزیک» و «معرفت‌شناسیِ» عملِ «درست»‌‌‌، است‌. مقاله‌‌‌، در گامِ پَسین‌‌‌، «ناسازگاریِ» جدیدی را میان «فلسفه اخلاق» و «فلسفه سی...

ژورنال: پژوهش های فلسفی 2012

این مقاله به بررسی تقدم اخلاق بر فلسفه نزد لویناس پرداخته است. لویناس با محور قراردادن «دیگری» در کانون اخلاق خود نگاهی کاملاً متفاوت با نگاه سنتی به اخلاق اتخاذ کرده و مفاهیمی از قبیل دیگری، چهره، زبان، نامتناهی، تعالی را در تقابل با مفاهیمی مثل من یا خود، حلول، بازنمایی و تمامیت قرار می­دهد. او بر همین اساس اخلاق را بر فلسفه مقدم می­داند و اخلاق خود را نوعی فلسفة اولی معرفی می­کند که ماهیتاً با...

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید